کلمه Ubiquitous به معنای “همه‌جا حاضر” است و از دو کلمه یونانی “ubique” به معنای “همه جا” و “ous” به معنای “دارای” تشکیل شده است. تلفظ این کلمه به صورت /juːˈbɪkwɪtəs/ است.
این کلمه در متن‌های انگلیسی به معنای وجود داشتن در همه جا، حضور پراکنده، و یا بیش از حد معمول استفاده می‌شود. به عنوان مثال، می‌توان به این جمله اشاره کرد: “در دنیای امروز، فناوری اطلاعات به صورت ubiquitous وجود دارد و در تمامی جوانب زندگی ما حضور دارد.”
مترادف‌های کلمه Ubiquitous عبارتند از: پراکنده، همه‌جا حاضر، فراگیر، گسترده، وجود داشتن در همه جا، و همه‌گیر. متضادهای این کلمه عبارتند از: ناپدید، ناحضور، محدود، و محلی.
این کلمه در دهه ۱۹۶۰ میلادی وارد زبان انگلیسی شده است و اولین بار توسط جیمز جویس در رمان “فینگانز ویک” به کار رفته است. این کلمه در زبان انگلیسی به عنوان یک صفت به کار می‌رود و معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرد.
به عنوان مثال، می‌توان به این جمله اشاره کرد: “در دنیای امروز، فناوری اطلاعات به صورت ubiquitous وجود دارد و در تمامی جوانب زندگی ما حضور دارد.” در این جمله، کلمه Ubiquitous به عنوان صفت قبل از اسم “فناوری اطلاعات” قرار گرفته است.
در کل، کلمه Ubiquitous به معنای وجود داشتن در همه جا و یا حضور پراکنده استفاده می‌شود و می‌تواند در موارد مختلفی از جمله فناوری، تبلیغات، و یا هر نوع فعالیت دیگری به کار رود.
