لغت “pique” در زبان انگلیسی به معنای “عصبانیت”، “خشم”، یا “تحریک” به کار میرود. این واژه از فرانسوی به زبان انگلیسی وارد شده است. تلفظ آن به صورت /piːk/ است.
کاربردها و نقشها:
1. به عنوان فعل، “pique” به معنای “عصبانیت کردن”، “تحریک کردن”، یا “خشمگین کردن” به کار میرود. به عنوان مثال: “His rude comment piqued her anger” (نظر ناشایست او عصبانیت او را تحریک کرد).
2. به عنوان اسم، “pique” به معنای “عصبانیت” یا “خشم” استفاده میشود. به عنوان مثال: “She felt a sense of pique at being ignored” (او احساس عصبانیتی به خاطر نادیده گرفته شدن داشت).
مترادفها و متضادها:
– مترادفها: provoke, irritate, anger, annoy
– متضادها: calm, soothe, appease, placate
تاریخچه و ریشه شناسی:
واژه “pique” از کلمهٔ فرانسوی “piquer” به معنای “فرو کردن”، “نیش زدن”، یا “تحریک کردن” گرفته شده است. این کلمه در قرون وسطی به زبان انگلیسی وارد شده است.
اولین مورد استفاده:
اولین مورد استفادهٔ این واژه در انگلیسی در قرن ۱۶ میلادی ثبت شده است.
توضیحات گرامری:
در زبان انگلیسی، “pique” به عنوان فعل معمولاً با فعل “to” به کار میرود، مانند “to pique someone’s interest” (علاقهٔ کسی را تحریک کردن). به عنوان اسم، معمولاً بدون حرف تعریف به کار میرود، مانند “a sense of pique” (احساس عصبانیت).
برای نمونههای متنوع، میتوان به مثالهای زیر اشاره کرد:
1. The controversial article piqued the interest of many readers. (مقالهٔ مورد بحث علاقهٔ بسیاری از خوانندگان را تحریک کرد)
2. She felt a sense of pique when her ideas were dismissed. (او احساس عصبانیتی کرد وقتی ایدههایش رد شد)
3. His sarcastic remark piqued her anger. (نظر تلخ او عصبانیت او را تحریک کرد)
با توجه به این توضیحات، میتوان به طور جامع به معانی، تلفظ، کاربردها، نقشها، مترادفها و متضادها، تاریخچه، اولین مورد استفاده، و توضیحات گرامری لغت “pique” پرداخت.