لغت Machiavellian به معنای طرز فکر و رفتاری است که برای رسیدن به قدرت و حفظ آن، از هر ابزاری استفاده میکند، حتی اگر این ابزارها ناعادلانه، غیراخلاقی و خبیثانه باشند. این واژه از نام نیکولو ماکیاولی، نویسنده و فیلسوف ایتالیایی قرن شانزدهم، که در کتابش “شاهنامه” به بررسی روشهایی که یک حاکم باید برای حفظ قدرت خود به کار بگیرد، پرداخته است، الهام گرفته است.
تلفظ این واژه به صورت /mækɪəˈvɛliən/ است.
کاربردهای این واژه در زبان انگلیسی شامل توصیف رفتار و روشهایی است که برای رسیدن به قدرت و حفظ آن، به کار گرفته میشود. به عنوان مثال، در سیاست، تجارت، روابط بینالمللی و حتی در روابط شخصی، این واژه به کار میرود.
مترادفهای این واژه عبارتند از: cunning، scheming، devious، ویژگیهایی که با روشهای ماکیاولیستی مرتبط هستند.
متضادهای این واژه عبارتند از: honest، straightforward، ethical، ویژگیهایی که با روشهای ماکیاولیستی مغایرت دارند.
ریشه شناسی این واژه به نام نیکولو ماکیاولی، نویسنده و فیلسوف ایتالیایی قرن شانزدهم، برمیگردد. او در کتابش “شاهنامه” به بررسی روشهایی که یک حاکم باید برای حفظ قدرت خود به کار بگیرد، پرداخته است. این کتاب به عنوان یکی از مهمترین آثار در تاریخ فلسفه سیاسی شناخته شده است.
اولین مورد استفاده از این واژه در اوایل قرن نوزدهم بوده است. در این دوره، این واژه برای توصیف روشهایی که برای رسیدن به قدرت و حفظ آن، به کار گرفته میشود، به کار رفته است.
به عنوان مثال، در جمله زیر از این واژه استفاده شده است:
“The politician’s Machiavellian tactics helped him win the election, but left many questioning his ethics.”
در این جمله، واژه Machiavellian به معنای روشهایی است که سیاستمدار برای رسیدن به قدرت به کار برده است، ولی باعث شک و تردید درباره اخلاقیات او شده است.